English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
LAN Server U سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
back end server U کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
client server network U شبکه خدمتگزار- مشتری
communications server U سرویس دهنده مخابراتی
dedicated file server U خدمتگذار فایل اختصاصی
file server U سرور فایل
file server U خدمتگزار فایل
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
network server U خدمتگزار شبکه
non dedicated server U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
process server U مامور ابلاغ برگهای قانونی
proxy server U کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
server U خدمتگذار
server U خدمتکار
server U کمک کننده
server U نوکر
server U بازیکنی که توپ را میزند
server U مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
server U سیستم
server U که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
server U برنامه کاربردی ذخیره شده روی دیسک سخت سرور که قابل دستیابی
server U توسط کاربران متعدد در یک زمان است
server U ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
server U سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
server U کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
server U کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
server U کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
server U خدمتگزار
server based application U برنامه کاربرد شبکه
time server U ابن الوقت
time server U بوجارلنجان
Web server U کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
An opportunist. A time -server. U آدم استفاده جو ( استفاده گر )
To be a time -server . To sail with the wind . To be unprincipled. U نان را به نرخ روز خوردن ( ابن الوقت بودن )
To be a time server . To sail with the wind . U ابن الوقت بودن
a dedicated server U [رایانه] خدمتگذار اختصاصی
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed U چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com